English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7024 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
steady as you go U راه ثابت باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
floating U غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
parallel aerofoil U ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
Other Matches
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
stables U ثابت
solids U ثابت
static U ثابت
steadier U ثابت تر
fiducial U ثابت
firms U ثابت
firmest U ثابت
fixed bridge U پل ثابت
stable U ثابت
constant U ثابت
steadied U ثابت
standstill U ثابت
changeless U ثابت
fixing U ثابت
permanent U ثابت
solid U ثابت
specific U ثابت
firmer U ثابت
firm U ثابت
truer U ثابت
truest U ثابت
specifics U ثابت
unshaken U ثابت
thetical U ثابت
thetic U ثابت
resolute U ثابت
indelible U ثابت
true U ثابت
equable U ثابت
disputeless U ثابت
immovable U ثابت
sustains U ثابت
sustained U ثابت
sustain U ثابت
loyal U ثابت
pegged U ثابت
established U ثابت
stationary U ثابت
invariable U ثابت
hard and fast U ثابت
fixes U ثابت
steadying U ثابت
rugged U ثابت
settled U ثابت
pat U ثابت
undeviating <adj.> U ثابت
unswerving <adj.> U ثابت
patting U ثابت
patted U ثابت
fix U ثابت
pats U ثابت
incommutable U ثابت
fixed U ثابت
leger or ledger U ثابت
steadiest U ثابت
steadies U ثابت
steady U ثابت
inalterable U ثابت
constants U ثابت
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
fixed head U با نوک ثابت
inertia constant U ثابت اینرسی
inductive capacity U ثابت دی الکتریسیته
fixed point U نقطه ثابت
invariant U ثابت نامتغیر
fixed format U قابل ثابت
fixed U ثابت شده
instability constant U ثابت ناپایداری
fixed field U میدان ثابت
fixed condenser U خازن ثابت
resolutely U با عزم ثابت
fixed capital U سرمایه ثابت
fixed casement U قاب ثابت
fixed costs U هزینههای ثابت
fixed davit U جرثقیل ثابت
fixed disk U دیسک ثابت
fixed echo U اکوی ثابت
evidence U ثابت کردن
k U ثابت دی الکتریک
fixed ersistor U مقاومت ثابت
fixed capacitor U خازن ثابت
gas constant U ثابت گاز
fixed term deposit U سپرده ثابت
fixed system U توزیع ثابت اب
fixed supply U عرضه ثابت
fixed storage U حافظه ثابت
fixed storage U انباره ثابت
fixed star U ستاره ثابت
fixed slab buttress dam U سد با پشتبند ثابت
staunched U ثابت قدم
fixed round U فشنگ ثابت
fixed weight U وزن ثابت
staunches U ثابت قدم
gas constant U ثابت گازها
frozen wages U مزدهای ثابت
staunching U ثابت قدم
staunchest U ثابت قدم
frequency constant U ثابت فرکانس
formation constant U ثابت تشکیل
force constant U ثابت نیرو
foothole U جای ثابت
foixed satellite U ماهواره ثابت
staunch U ثابت قدم
fixed resources U منابع ثابت
fixed radix U با مبنای ثابت
ionization constant U ثابت یون
fixed inputs U منابع ثابت
hard set U ثابت شده
fixed inputs U نهادههای ثابت
fixed income U درامد ثابت
hubble constant U ثابت هابل
idee fixe U فکر ثابت
image phase change coefficient U ثابت فازی
poise U ثابت واداشت ن
immovably U بطور ثابت
gravitational constant U ثابت جاذبه
fixed length U با درازای ثابت
fixed property U سرمایه ثابت
fixed price U قیمت ثابت
standing U ثابت همیشگی
standing U ارتش ثابت
gravitational constant U ثابت گرانش
fixed point U با ممیز ثابت
fixed point U ممیز ثابت
fixed pivot U لولای ثابت
fixed light U چراغ ثابت
permanently U بطور ثابت
veteran U ثابت استوار
constant capital U سرمایه ثابت
conservative flux U شاره ثابت
fixes U ثابت کردن
clinch knot U گره ثابت
carbon fixed U ذغال ثابت
carbon fixed U کربن ثابت
capital goods U دارایی ثابت
capital asset U سرمایه ثابت
boltzmann constant U ثابت بولتزمن
constant U ثابت قدم
constant U عدد ثابت
constant cost U قیمت ثابت
constant current U شدت ثابت
veterans U ثابت استوار
constant of motion U ثابت حرکت
constant luminance U روشنایی ثابت
bedding U ثابت سازی
constant factors U عوامل ثابت
constant error U خطای ثابت
demonstrate U ثابت کردن
demonstrated U ثابت کردن
demonstrates U ثابت کردن
demonstrating U ثابت کردن
constant U ثابت دایمی
constant U مقدار ثابت
constants U ثابت قدم
steadfast U ثابت قدم
invariably U بطور ثابت
fixatives U ثابت کننده
fixative U ثابت کننده
fix U ثابت کردن
fixes U ثابت شدن
fixes U ثابت ماندن
standpoints U نقطه ثابت
standpoint U نقطه ثابت
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
2purchase off the registry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com